آشنایی با وی اس نایپل برندة جایزة نوبل ۲۰۰۱
آشنایی با وی اس نایپل برندة جایزة
نوبل ۲۰۰۱
من هيچوقت نميتوانم تصور كنم كه خودم
را تنها در همان محدودهيي كه در آن
به دنيا آمده و زندگي كرده ام محصور ببينم. چگونه ممكن است در چنين محدوده اي من تصوري
از جهان داشته باشم كه مرا به هيجان بياورد.
« وي. اس. نايپل، (V. S. Naipaul)»
سخن نايپل هنگام
دریافت جایزة نوبل۲۰۰۱:
«عاليجناب، والا حضرت ، همة خانوادة سلطنتي، خانمها آقايان
آن چيزي كه براي كسي كه به جايزة نوبل دست پيدا مي كند اتفاق
مي افتد اين است كه مورد توجه رسانه هاي زيادي قرار مي گيرد، مصاحبه هاي متعدد خيلي زياد خيلي
زياد و احساسي كه در من ايجاد مي شد ظرفيتم را از دست مي دادم.»
به سرزمين كوچكي در منطقة كارائيب مي رسيم، كشور
ترينيداد و توباگو.
سِر ويديادار سوراجپراساد
نايپُل (Sir Vidiadhar Surajprasad Naipaul)
معروف به وي. اس. نايپل، (V. S. Naipaul) در سال 2001 برندة جايزة نوبل در رشتة ادبيات شد. اصليتش هندي است، و در تاريخ 17
اوت 1932 دركشور ترينيداد و توباگو(Trinidad and Tobago)
به دنيا آمده، چون پدر بزرگش در سال 1880 از هندوستان به ترينيداد مهاجرت كرده و در
مزارع نيشكر كار مي كرده. نايپل بعدا زندگيش رو در بريتانيا ادامه داد.
رمان نويسي، و مقاله نويسي حرفة اصلي اوست، او براي بيش
از 50 سال 30 كتاب، دهها مقاله و مطلب منتشر كرد كه از تخيل تا واقعيت را شامل ميشد.
همسر نايپل مشوق او به نوشتن و ويراستار و نقاد نوشته هاي نايپل بود.
ماريو بارگاس يوسا (Mario
Bargas Llosa) نويسندهي معروف و متفکر اهل پرو درباره نايپل Naipaul ميگه: نايپل بريتانياييترين نويسندهيِ بريتانياست؛ نه فقط به علت خوش ذوقي
در زبان انگليسي، بلکه بخاطر اين كه هيچ
يك از همکارانش در خوبيهايِ سنتيِ ادبياتِ انگليس، يعني طنز، شوخطبعيِ طعنه
آميز، و شک و بدبيني ملايم به پاي او نميرسن.
در سال 1957 نايپل قبول كرد كه به طور تمام وقت در مجله
اي به نام «انجمن سيمان و بتن» ويراستاري كند.
اين مجله يك فصلنامه بود كه رمان «آقاي استون stone و شواليه ي همراهش»( Mr. Stone and the Knight's Companion)
را چاپ كرد
از كتابهاي معروفي كه نايپل Naipaul نوشته است كتابي به نام«خانه
اي براي آقاي بيسواس » (A House for Mr. Biswas)
مي
باشد. پدر نايپل الهام بخش اين كتاب شد و نايپل در سال 1961 اين كتاب را بر اساس
خاطرات دوران كودكي پدرش منتشر كرد.
اولين ديدار نايپل از هند سال 1962 بود كه او براي اولين
بار با اقوام و خويشاوندان خود ديدار كرد. در اين سفر او كتاب «يك ناحية سياه» را نوشت
كه خيلي به هندوستان برنمي گشت بلكه تلاشهاي نايپل براي فهم هند است او يك سال پر كار را در هند گذراند.
در سال 1967 او كتاب «مردان مقلد» (The Mimic Men)
را منتشر كرد، بعد از اين كتاب بودكه او به تدريج مورد توجه منتقدين قرار گرفت.
نايپل تجربة سفر به ايران بعد انقلاب ضد سلطنتي را هم
دارد
نايپل: فكر ميكنم
در اينجا بايستي اين را بگويم كه من سفرهايم به كشورهاي اسلامي را با ذهني باز آغاز
كردم. اما ديدارم از ايران كه در همان سالهاي اول انقلاب بود، تجربهي خوبي نبود. آن
ايام، مصادف بود با اعدامهاي گسترده. خبرگزاري ر سمي ايران هر روز شمار اعدامها را
نگه ميداشت و فهرست جديدي از افراد خطاكار را اعلام مي كرد كه البته خيلي عجيب بود،
اما شايد ميخواستند اينطور وانمود كنند كه
مي خواهند بناي جامعهي جديد را بنا كنند.
نايپل به حدي عاشق سفر كردن بود كه به گفتة بعضيها به
جنون سفر دچار شده بود، در همين راستا او به كنيا سفر كرد و به قبايل آفريقايي علاقمند شد همين زمان بود كه اوازمطبوعات انگليس انتقاد كرد
كه چرا به اندازة كافي كودتاي «عيدي امين»
عليه نخست وزير اوگاندا رو محكوم نكردند.
نايپل در مورد ايران و فضاي بعد از انقلاب هم مي گويد:
من هيچ تصور نمي كردم كه بزودي از پنجرهي اتاق هتلم، شاهد محوطهي زنداني خواهم بود
كه اعدامها در آنجا صورت ميگرفت. البته آن صحنهها چيزهايي نبودند كه براي من خوشايند
باشند يا آنها را يادآوري كنم. آخرين اعدامي كه ديدم، اعدام يك مرد بود كه اتهامش اعمال
غير اخلاقي بود. همچنين در همان ايام گزارش شد كه آيت الله خميني، موسيقي را حرام اعلام
كرده و قوانين حكومت اسلامي بر جامعه اعمال خواهد شد. تجمعهاي مختلط، مركب از زنان
و مردان ممنوع اعلام شده بود نيروهاي پاسدار و بسيج مواظب سواحل درياي خزر بودند كه
در آنها حضور زنان و مردان همزمان نباشد من نميدانم تحت چنين قوانيني، آزادي چگونه
تعريف ميشود...
نايپل سفري به كشورهاي اسلامي داشت، او در مورد سفر
آسيايي خودش، كتابي بنام «در ميان مؤمنان» نوشت.
اين كتاب يكي از آثار
كلاسيك «وي.اس.نايپـُل- V.S. Naipaul» است كه در واقع
بايد آن را سفرنامهي او به كشورهاي ايران، پاكستان،
مالزي و اندونزي دانست. كشورهايي كه بيشترين جمعيت مسلمان را دارند. او در اين سفرها
با زنان و مردان جواني ديدار داشته است كه براي بدست آوردن دوباره اعتقادات اصيل خود
ميجنگيدند تا سر و ساماني به دنياي پر آشوب امروز بدهند.
اين سفرنامه ها حاوي
مشاهدات بسيار منحصر به فرد و ارزشمندي است از جنگ ميان اسلام مدرن و خشك مغزي مذهبي. وي در اين كتاب تحقيقات جامعي در
مورد انقلاب ايران انجام داده و تلاش مي كند قوانين بينادگرايانه يي را كه حكومت ايران
براي مردم ايران و بقيه مسلمانان جهان وضع و توصيه كرده، فهم كند.
نايپل قبل از اين كه كتاب از «دست دادن الدورادو» (The Loss of El Dorado ) را بنويسد، از فضاي سياسي انگليس ناراضي بود.
نارضايتي او بخصوص
در مورد دشمني افزايش يابنده عمومي در سالهاي 1960 عليه مهاجران آسيايي بود كه قبلاً
كشورشان مستعمره بوده ، اين كتاب در آمريكا 3000 نسخه به فروش رفت كه بيش از انتظار
بود
نایپل،
نویسنده بزرگ هندیتبار در لندن درگذشت. برنده جایزه ادبی نوبل سال ۲۰۰۱ از
منتقدان صریح عقبماندگیهای فرهنگی جهان سوم بود. نایپل هنگام مرگ در شامگاه شنبه
۱۱ اوت، ۸۵ سال داشت.
آكادمي نوبل نايپل را بخاطر داشتن نگاهي عميق و توان
فناناپذير داستان نويسي، كه توانسته چشمها
را به سركوب تاريخي باز كند، تحسين
كرد. كميتة نوبل اضافه كرد كه نايپل يك فيلسوف مدرن است كه سنت را ادامه داد و با
يك روش هوشيارانه كه قابل تحسين است، با طعنه و سؤظنش به موشكافي پرداخت.
يكي از كتابهايي كه از نايپل به فارسي ترجمه شده
«خَمِ رودخانه» است. ديلي تلگراف، اين رمان را جزو صد رمان برتر تاريخ معرفي کرده.
اين كتاب در مورد يک آفريقايي هِندُو شَرْقي (hendu
sharghy) به نام سليم است كه به قلب آمريکا سفر ميکند تا بفهمد دنيا، چه دنيايي
است:
از متن كتاب
هندوشرقي:
«اين افراد با تفنگها و جيبهايشان دزدان طلا و شکارچيان
عاج بودند. اگر به عاج و طلا، بردگان را هم ميافزودي ، ميتوانستي تصور کني که به
قديمترين ايام آفريقا بازگشتهاي. اگر هنوز بازار خريد و فروش برده در کار ميبود،
بي شک تجارت برده هم ميکردند. آنها هر آينه به فکر فروش طلا و به خصوص عاجي که دزديده
بودند مي افتادند، به سراغ تجار شهر مي رفتند. مقامات حکومتي در سرتاسر قاره به تجارت
عاج که خودشان غيرقانوني اش خوانده بودند اشتغال داشتند، و همين خود کار قاچاق را آسان
مي کرد. اما از درگير شدن در اين کار وحشت داشتم، چون دولتي که قوانين خودش را زير
پا بگذارد، خيلي راحت تو را هم زير پا مي گذارد. شريک کسب و کار امروزت مي توانست زندانبان
فردايت باشد »
نايپل:
شما ممكن است از منطقه
ي كوچكي آمده باشيد. اما اين بدان معنا نيست كه به شما قدرت تفكر داده نشده يا نبايد
كاوشگر باشيد و تحصيلات داشته باشيد و يا اينكه تصور و احساسي نسبت به بقيه جهان نداشته
باشيد. شما ميتوانيد دركي و تصوري از جهان داشته باشيد، اما پيدا كردن چنين درك و احساسي،
تنها در چهار چوب همان موطن خودتان و يا مثلاً با داشتن يك نوع احساسات ملي و قومي
امكانپذير نيست. شما هيچوقت نميتوانيد درك گسترده اي از جهان، تنها در همان محل تولد
خودتان داشته باشيد. بلكه بايد اين را از طريق كاوش بدست بياوريد. كاوش نيز تنها
از طريق مسافرت بدست مي آيد.
نوشته: آزاد آریا شاد
@tuaftab


0 Comments