بوی جوی مولیان آید همی


آفرین و مدح،سود آید همی
گر به گنج اندر، زیان اید همی
جمشید پیمان، 01 ـ 09 ـ 2019
این آخرین بیت ازغزل کوتاه و مشهور ، و شاید مشهور ترین، رودکی سمرقندی است :
بوی جوی مولیان آید همی/ یاد یار مهربان آید همی
ریگ آموی و درشتی های او/ زیر پایم پرنیان آید همی
آب جیحون از نشاط روی دوست/ خنگ ما را تا میان آید همی
ای بخارا شاد باش و دیر زی/ میر زی تو شادمان آید همی
میر ماه است و بخارا آسمان/ ماه سوی آسمان آید همی
میر سرو است و بخارا بوستان/ سرو سوی بوستان آید همی
آفرین و مدح سود آید همی/ گر به گنج اندر زیان آید همی
برای تحستین بار با بیت پایانی برخوردم. علتش شاید این بوده است که از درِتحقیق در آن غزل( به لحاظ فرم غزل است و در میان قصیده های رودکی جای گرفته است) به مجموعه ی اشعار او رجوع نکرده بودم .خواندن و شنیدن این شعر در جاهای مختلف و شنیدن از زبان دبیران و استادان ، همیشه به بیت پیش تر از این می انجامید!
به انگیزه یافتن پاسخی برای دو پرسش؛ " آیا این بیت الحاقی است " و " آیا ضعف ساختاری دارد" که برایم پیش آمده بود ، به منابع گوناگونی که در دسترس بودند نگاه کردم. جز یکی دو جا که تنها به بیان معنی این بیت پرداخته بودند، نکته ای دیگر نیامده بود، ویژه در این باب که این بیت دارای اشکال و ضعف ساختاری است یا الحاقی است.
با تکیه بر دانش و آگاهی محدودم ، چندین نکته درباره این بیت به نظرم رسیده است که به آنها اشاره می کنم:
یک ــ مصرع نخست این بیت ـــ آفرین و مدح ،سود آید همی ـــ هیچ معنائی جز این را به ذهن من متبادر نمی کند که آفرین گفتن و مدح (شاهان و امیران و بزرگان) کردن ، سود آور است! احتمال سود آور بودنش برای شاعر ، بدیهی است . می ماند مفید بودنش برای ممدوح! در مصرع دوم ـــ گر به گنج اندر، زیان آید همی ـــ بطور قطع مشخص می شود که مقصود شاعر، این است که مدح و بزرگ داشتن ممدوح اگر چه ممکن است با پرداخت صله، موجب زیان به گنج و گنجینه ممدوح شود اما برای او سود( شهر ت و ماندگاری نامش به بزرگی، جهان داری و جنگ آوری و دادگری و و و )به بار می آورد
دو ـــ این بیت بی هیچ پیش درآمدی یک راست و بی رودربایستی درخواست صله ی شاعر ا باز می تاباند. و این امر از شاعری چون رودکی بسیار بعید است. او قصیده های زیبا و بالابلندی در مدح امیران سامانی دارد، در هیچ جا به این صراحت و درشتی ، آنهم بی هیچ تمهیدی، درخواست صله نکرده است. همین امر باعث تردید من شده است که آیا این بیت به حقیقت از آن رودکی است؟
سه ــ اگر در مصرع نخست، جای " آید همی " ، " آرد همی " را به کار می گرفت، اشکالی پدید نمی آمد. من هیچ جا ندیده ام و نشنیده ام که " آید یا آید همی" معنی " آرَد یا آرد همی " را برساند!اگر این نظر من درست باشد و ناشی از کم دانشی ام نباشد، پس می توان گفت هم بعید و هم عجیب است چنین خطایی از رودکی!
چهار ـــ در همین مصراع اگر بخواهیم " آید همی " را بپذیریم ، به نظرم ناگزیریم از حرف " ز = از " در آغاز مصرع استفاده کنیم: به این صورت : " ز آفرین و مدح، سود آید همی " . به این ترتیب ایرادهای ساختاری و معنایی زدوده می شود!
زآفرین و مدح، سود آید همی ( آفرین و مدح، سود آرد همی)
گر به گنج اندر، زیان آید همی!

Post a Comment

0 Comments