بی بی سی و مجاهدین خلق






بي بي سي و مجاهدين
از محمد قرايي
۲۱آذر ۱۳۹۸
آيا اين حرفها راست است؟
۱-سازمان قوانين بسيار سختگيرانه اي براي اعضايش دارد.
۲-اعضاي مجاهدين لباسهاي يکسان به تن دارند.
۳-اعضاي مجاهدين توسط سازمان به شدت تحت نظر هستند.
۴-بسياري از تحليلگران!! سازمان مجاهدين را يک فرقه مي شناسند.
۵-سازمان مجاهدين با خبرنگاران ميانه ي خوبي ندارند.
۶-به گفته ي رسانه هاي امريکا جولياني و جان بولتون و ترکي فيصل براي سخنراني در اجتماع مجاهدين از آنها پول گرفته اند.
۷-بسياري در ايران معتقدند که اين گروه گروهي منزوي و به حاشيه رانده شده اند و اقبالي در ميان اکثريت مردم ايران ندارند.
اين حرفها در سايت بي بي سي در يک فيلم تقريبا هفت هشت دقيقه اي (كه اصل آن يك ساعت بوده و از بي بي سي انگليسي پخش شده است، توسط بي بي سي فارسي آنچنان سانسور شده كه كاملا باب ميل آخوندها باشد) بيان شده و در همان هشت دقيقه، این همه ادعا عليه مجاهدين ارائه شده.
https://aftabshowgh.blogspot.com/
سوالاتي در مورد اين حرفها:
۱-اين که سازمان قوانين سختگيرانه اي دارد با چه سندي اثبات شده؟ و چه کسي حد سختي و آساني را تعيين کرده؟
        ۲-اين که اعضاي مجاهدين در لباس يکسان به تن دارند جرم است؟
۳-چگونه مدعي مي‌تواند صحت تحت نظر بودن اعضاي مجاهدين را اثبات کند؟ آيا دوربينهايي داشته که از بالا اين ادعا را ثبت کرده اند؟ 
        ۴-تحليلگراني که مجاهدين را فرقه مي شناسند خودشان کيستند؟  نام و هويتشان و استدلالشان چيست؟
        ۵-ميانة بد مجاهدين با خبرنگاران را چه کسي اثبات کرده. کدام خبرنگار اين گزارش را داده؟
         ۶-چه کسي در ايران تحت حاکميت ولايت فقيه که قانون جاري اش اين است که«  منافقين را بايد کشت»، توانسته نظرسنجي کند که مجاهدين گروهي منزوي و به حاشيه رانده شده اند؟ آمار اين نظر سنجي در کجا ثبت شده و چه دلايلي براي اين که مجاهدين فرقه هستند ارائه شده؟
مي بينيد که هيچکدام از اتهامات بي بي سي به مجاهدين اثبات شدني نيستند. يعني سندي رو نشده. استدلالي نشده. تنها ادعاهايي مغرضانه بيان شده و رد شده است.
اما علاوه بر اين هشت اتهام بي استدلال و بي سند برخي نقاط مثبت مجاهدين هم به شيوة عجيبي وارونه و منفي جلوه داده شده اند. نگاه کنيد:
نقاط مثبت وارونه جلوه داده شده:
      - مجاهدین به مسایل جنسی فکر نمی کنند.
       -  خانواده هايي که با مجاهدين ملاقات کرده اند در ايران با حبسهاي سنگين روبرو شده اند!!
- مقامهاي معروف امريکايي از مجاهدين حمايت ميکنند.
آيا اين ها نقاط ضعف و عيب هستند؟ آيا اگر کسي که براي ميهنش مبارزه ميکند و از زندگي شخصي و خوشيهاي آن گذشته، کار بدي کرده است و بايد محکوم شود؟ مگر در ميان انقلابيون دنيا شخصيتهايي ستودني هميشه همانها نبوده اند که از زندگيشان دست شسته اند؟ و مگر به همين خاطر مورد ستايش و احترام همه ي نسلها نيستند؟
آيا اين که رژيم آخوندها خانواده هاي مجاهدين را که به اشرف آمده و فرزندانشان را ديده اند، مي‌گيرد و به زندان مي‌کشد و حبسهاي سنگين مي دهد يک افتخار است يا يک جرم است؟
آيا اين که يک سازمان در ميان وجدانهاي شريف دنيا و شخصيتهاي معروفي مثل شهردار نيويورک رودي جولياني مورد احترام و حمايت باشد هم جرم محسوب مي شود؟
مي بينيد که همه چيز در اين اخلاق و فرهنگ بي بي سي وارونه است.
سندهاي بي بي سي:
در زير همان کليپ در سايت بي بي سي  با اتکا به نقل قولهايي که از دو بريده مي خوانيم: «صدها نفر از اعضاي مجاهدين اين گروه را ترک کرده اند. بعضي از کساني که سازمان مجاهدين را ترک کرده اند، مي گويند قوانين سخت آن درباره تجرد و کنترل روابط اعضاي خانواده باعث بريدن آنها از اين سازمان شده است.»
از کي تا بحال بريدن از عهد و پيمانهاي که براي نجات يک ميهن و مردمش بسته شده ارزش شده است. و از کي تا بحال بريدگان ادعاهايشان بعنوان دليل و سند شده است؟ آيا اين که مجاهدين همين دو بريده را با مخارج خودشان از عراق به آلباني آورده اند خودش دليل انساني بودن رفتار مجاهدين با آنها نيست؟ و آيا نبايد از آن بريدگان پرسيد که چه شد که بخاطر زندگي دنياييتان به آرمان و عهدتان و به آنها که جان شما را با خون افرادشان و با پول اعضا و هوادارانشان حفظ کردند پشت کرديد؟
چرا بی بی سی همیشه با این قبیل بریدگان مصاحبه می‌کند؟ و چرا سراغ ایرانیان دیگر نمی رود؟
و اصلا آيا اين درست است که به جاي مراجعه به دفاتر مجاهدين و به اين همه هوادار مجاهدين و اين همه خانوادة آنها و حتي بجاي آن که به قرارگاه خودشان مراجعه کنيم، و از آن بازديد کنيم، به سراغ نفراتي که بريده اند برويم؟ و حرف آنها را حجت  و سند بگيريم؟ جالب است بدانيم كه خبرنگار بي بي سي به قرارگاه مجاهدين و اشرف ۳ آمده است و با افراد آنها هم ملاقات كرده است (۱). بله مجاهدين با او مصاحبه نكرده اند چون مطلع بوده اند كه او با مزدوران رژيم پليد آخوندي قرار و مدار و مصاحبه گذاشته است.
مي بينيد که همه چيز در فرهنگ بي بي سي وارونه است.
فرهنگ وارونه فرهنگ کیست؟
 فرهنگ وارونه مال کيست؟ شناخته شده ترين نوع فرهنگ وارونه، فرهنگ ديکتاتورهاست. و بدتر از آن فرهنگ دينفروشها. فرهنگ وارونه مي گويد امام حسين خودش خانواده اش را آورد به کربلا و به کشتن داد. در حالي که در همه جاي جهان هر سربازي به جنگ مي رود، بسیار مشخص است که مادرش رنج مي کشد و همسرش بيوه و فرزندش يتيم مي شود؛ آن سرباز هم جانش فدا مي شود؛ کسي هم نميگويد چرا خانواده اش را رنج داد. ولي فرهنگ وارونه مي‌گويد مجاهدين نبايد از خانواده شان جدا مي شدند چون مادران مجبور شدند سالها رنج دوري آنها را بکشند!!
فرهنگ وارونه دروغ بي سند ميگويد. مثل آيت الله خميني که گفت مجاهدين مزارع گندم را به آتش ميکشند، و هيچ سند و نشانی ای هم نداد. ولي آيا بي بي سي هم از اینگونه آيت الله ها است؟
يکي از آيت الله های خمینی گونه،  خامنه اي است که همه مي دانند و خودش گفته است اگر او را رهبر بخوانند «بايد خون گريست».
دومي آيت الله!! رئيسي است. که خميني در بيست سالگي او را قاضي کرد تا در قتل عام مردم حکم صادر کند، و حالا در رأس قوه قضاييه خود را آيت الله مي خواند.
اين سه آيت الله را هر روز مردم آگاه ايران بخاطر جنايتها و خيانتهايشان نفرين و لعنت ميکنند. اما شايد بهتر است که مردم آيت الله بي بي سي را بيشتر از خامنه اي لعنت کنند. چون او اتفاقا عمامه و عبا ندارد و فريبنده تر هم هست و تبليغات او همين خميني را به رهبري رساند. اگرچه در پشت پرده، از ما بهتران تصميم گرفته بودند خميني را بياورند، اما وسيلة تبليغي شان اين آيت الله بي بي سي بود، همين هم بزرگترين خنجر به پشت مردم ايران بود.
تفاوت بي بي سي و خامنه اي؟
اما تفاوت آيت الله بي بي سي با آيت الله خامنه اي  در اين است که خامنه اي از داخل ايران، بدون اين که کسي در جهان او را بطلبد، خود را ولي امر و مرجع مسلمين جهان خواند، ولي بي بي از خارج از ايران، بدون اين که کسي در ايران او را بطلبد، خود را ولي امر و مرجع کل مردم ايران مي داند.
بنابراين هر وقت که مردم ايران مي خواهند قيامي بپا کنند و به آزاديشان برسند، بي بي سي فعال مي شود و فتوايي صادر ميکند که اپوزيسيونتان اينطوري است و آنطوري است.
اصولا تمامي هم و غم اين آيت الله همين است که به هر شکل هر کسي را که عليه خميني و ساير دنبالچه هايش، و حالا خامنه اي، بپا خاست، بکوبد؛ بخصوص مجاهدين خلق ايران را.
اخلاق مشترک آيت الله هاي مرتجع:
از ويژگيهاي آيت الله هاي مرتجع اين است که مردم در نظرشان موجوداتي هستند که اصلا احترام و شخصيتي ندارند. هر کس پاي منبرشان باشد يا نباشد نادان و صغير و واجب القيم و لازم الهدايت و عاري از عقل و شعور فرض مي شود، و ميتوان او را فريفت.
آيت الله بي بي سي هم در مورد اعضاي مجاهدين، چه پرسابقه چه کم سابقه، همينطور قضاوت ميکند، و در اتهامش مي گويد: «مجاهدين! گروهي هستند که احساس جنسي براي آنها ممنوع است!!».  در اين اتهام هزاران مجاهد که سالها عليه خميني و نظام ولايت فقيه جنگيده اند افرادي وانمود می شوند که گويا از خود اراده اي ندارند، و همانطور که يک آخوند مرتجع مي‌تواند مشتي پيروان خود را بفريبد رهبران مجاهدين هم مي‌توانند اين خيل عظيم مجاهدان غالبا تحصيلکردة چهارپنج دهه مبارزه کرده را بفريبند.
آيت الله بي بي سي هم پاسخي نمي دهد که پس آنها چگونه توانسته اند سالها مبارزه کنند؟؛ آنهم در چنين دوراني، که همه ي مدعيان مبارزه با ارتجاع خونریز و جبهة مماشاتگرش از دور خارج شده اند؟
ديگر از اخلاق آيت الله هاي مرتجع اين است که به سند نياز ندارند و کارشان را بر اساس حيله پيش مي برند. مثل خميني به دروغ ميگويند «مجاهدين مزارع گندم را آتش زدند» و اين مزارع نه عکسي دارند نه نشاني اي و نه صاحبي؛ زيرا آيت الله خميني مي داند که اين تهمت کاملا ساختگي، براي پيروان بي عقل و شعور است.
اينگونه آيت الله ها وقتي سند ندارند مثل خامنه اي يکساعت بعد از انفجار در حرم امام رضا(ع) مي گويند مجاهدين اين کار را کردند. و بعد چند نفر را طبق نقشة وزارت اطلاعات مي آورند که بگويند مجاهدين گفتند، ما منفجر کرديم. و بعد هم آنها را سر به نيست ميکنند؛ حالا تا صدايش در بيايد چند سال گذشته و آنها که عقل و شعوري از خود ندارند چند مدتی گول خورده اند و عمر رژیم مدتی طولانی شده.
آيت الله بي بي سي هم براي سند درست کردن مي رود چند مزدور وزارت اطلاعات را كه روزي خود را در ميان مجاهدين جا داده بودند و سپس به مزدوري وزارت بدنام درآمده اند، پيدا ميکند و از زبان او ميگويد مجاهدين اينطورند و آنطورند.
سرنوشت آيت الله هاي خمینی گون:
شکي نيست که حکومت آيت الله خميني و هاشمي رفسنجاني و خامنه اي و خاتمی و روحانی طول عمرش را خيلي مرهون همين بي بي سي است. زيرا علاوه بر دروغ پراکني بسياري همدستي هاي ديگر در هجوم و کشتار مجاهدين و در پيش بردن سياست مماشات با هم داشته اند.
يادمان هست كه ديويد اوئن وزير خارجه دولت انگليس در واپسين روزهاي سرنگوني شاه هنوز هم مي گفت كه اين رژيم پايدار است.
اما اين که امروز اين خدمات به چه سرانجامي رسيده را خود خوانندگان ببینند و قضاوت کنند که آیا مردم ایران باید لقبی متفاوت با لقب خامنه ای و خمینی به این بزرگترین خدمتگذار دیکتاتوری مذهبی بدهند؟.
*****
(۱)لیندا پرسلی خبرنگار بی‌بی سی می‌گوید که مجاهدین حاضر به مصاحبه با ما نشدند. او عمداًً از یاد برده است که همراه با یک خبرنگار دیگر بی‌بی سی در روز ۱۰اکتبر گذشته در کمپ اشرف۳مهمان مجاهدین بود و ۵ساعت و نیم با آنها گفتگو داشت. مجاهدین به او گفتند که می‌تواند هر چند روز که بخواهد و با هر کس که بخواهد به تنهایی گفتگو کند و به همه جا برود.


Post a Comment

0 Comments