بیطرفی در شعر و ادبیات و هنر چه معنایی دارد؟

وسط نایست!
م.شوق۱۰ بهمن ۹۸
  وسط نایست! بیا اینطرف که خونین است
وسط نایست! نرو آنطرف که چرکین است!
دو سوی هست در این کش مکش، بگیر و بکٍش
یکی،ش عشق و در آن سوی جبهه ی کین است
بکٍش به سمت ستمکش طنابِ بازی را
که گشته زهر به کامش، هر آنچه شیرین است
دو رود هست که قاطی نمی شود هرگز
و برزخ وسطش مرز سرخ ننگین است
بیا و جان خودت را بده! به راه بشر!
که آنچه لوث شده این وسط خودٍ دین است
بیا ز جان بگذر، قیصری به زیر آور
که سالهای درازی، سوار بر زین است
بیا  و دست بده! دست کس به پشت تو نیست
و پشت قیصر امروز روس و هم چین است
دودوزه باز شدندآن کسان که بی طرفند
و پشت ملت از این قوم خنجرآجین است
بیا بیا پسرم! دخترم! بپوش آهن
که این زمان تن افراسیاب رویین است
زمان جیغ کلاغ است و کرکس و خفاش
شرف کجاست؟ به پرهای بال شاهین است


Post a Comment

0 Comments