بیا ریتویت کن شعری برای قربانیان هواپیمای اوکراینی








بیا ریتویت کن

اینجا خیانت است
           بیا ریتویت کن!
اینجا جنایت است بیا ناسزا بگو
اینجا به هشتگ اعدامیان نرو
خواب شبت سراپا، کابوس می شود
اینجا که سایت ولی فقیه است
ده تا کامنت نفرت زیرش اضافه کن
اینجا بیا و گریه کن
این مرد گریه کرد!
این مرد نعره زد از خشم
وقتی که گفت زندگی اش رفت و دود شد
و شادی از وجود و دلش رخت بسته است
پهنای گونه ی همگان خیس خیس شد

اینجا نگاه نکن
این عکسها
اخبار این سقوط
اخبار تکه تکه شدن...
رد شو سریع
که تاب دیدن آن نیست در دلت

این جا ببند گوشی خود را که نشنوی
آخوند حرف می زند
با واژه های چرک

این روزنامه تکه ای لجن است  
توهین و ننگ سرزمین من و تو
سرتاسرش مهوع

اینجا فقط فریادهای بغض خودت را مهار کن
این دخترک
کنار این پیاده رو سرد
با دستهای کوچکش ای وای......
در سوز برف....
جوراب می فروشد....!
                   واکس می زند!

اینجا جنازه ایست
زندانی ای که خودکشی شده در سلول

من گریه ام گرفت
ادامة این شعر را
     تو تایپ کن!
نه!
... دیگر مگر چه چیز گفتنی ای ماند؟
دیگر چه چیز دیدنی ای میتوان که خواند؟
اینجا فقط به قلب خودت هم،
اگر که فکر کنی
تا نیمه شب ، از سکته باز نماند
                 این هم خیانت است.
آری عزیز!
این است سرزمین فقیهان
ایران ما....که چکمة شاهان
در بازی سیاست استعمار
      به زیر گیوة شیخان
                  شوتش نموده است

اینجا فقط به شعر فکر کن
اینجا فقط به موسیقی و به اشک
اینجا فقط به خشم و خیابان
اینجا به روز و به رویای عشق ورزیدن

این گل
بگیر! دوست من
و رو به من    لبخند بر لبت بنشان
و واژه ی آزادی را
تویت کن....  
م. شوق
۲۶ دی ۱۳۹۸

  



Post a Comment

0 Comments