#کانونهای_شورشی چه میکنند؟
در شرایطی زندگی میکنیم که همه به فکر راه چاره برای ایراناند. راه نجات و خلاص شدن از فقر و گرسنگی و کرونا و قتل و زندان و عقب رفتن در تاریخ.
در دنیایی زندگی میکنیم که خیلیها عادت کردهاند چشم به دیگران بدوزند تا مثلاً این قدرت یا آن یکی بیاید و راه نجات نشان بدهد یا اصلاً نجات بدهد. خیلیها با روشن یا تیره شدن افقهای این چشمداشتها سرد و گرم میشوند. نومید و امیدوار....
اما آیا راه نجات گم نشده است؟ آیا به افقهای بیرون نگاه کردن و دل بستن، گم کردن راه درمان بیماری میهنمان نیست؟ آیا درست است که در روزگاری که جذام ولایت فقیه به پیکر ایران افتاده، ما دنبال حکیمانی برویم که دارو و درمانی دارند که تاثیری ندارد؟
براستی خوب است هر کس به این پرسش پاسخ بدهد. اگر شوخی نمیکنیم با جان 150 هزار از مردم که در دام #کرونا انداخته شدند. اگر شوخی نمیکنیم با قطعات و سرمایههای میهنمان که با این جذام ولایت فقیه به تاراج داده میشوند؟ .. اگر با همهٔ پدیدههایی که امروز در ایران هست شوخی نمیکنیم، اگر نسبت به سرقتهای بزرگ، فقر بینظیر مردم، زندانهای پرفاجعه، و میلیونها هموطنی که از کشور رفته و میروند، و نسبت به خودفروشی، فروش اندامهای بدن، و و و و و و هزار «و» ی دیگر بی خیال نیستیم، میرسیم به این که درمان واقعی چیست؟ و کیست؟
یکی میگوید من شاهزادهام! می ایم با کمک #سپاه و ب#سیج درمان میآورم!! یکی میگوید کاری نمیشود کرد، منتظر باشیم تا خود مردم منفجر شوند. یکی میگوید چشم به درون همین جذام سرطانی بدوزیم شاید سلول سالمی از آن بیرون بیاید.
راستی راستی و براستی #راه_حل چیست؟ درمان و دکتر واقعی کیست؟
در میان این واویلای درمان کجاست و به این و آن متوسل شوید، کسی هست که هیچ نمیگوید... بی سر و صدا و بی ادعا مشغول تیز کردن تبری است. آتشی را مهیا میکند، اسباب کار را درست میکند. آتشهایش و نیروهای آتش اندازش را آزمایش میکند. و هر روز و شب تمرین میکند. و راه را نشان میدهد.
آیا این راه نجات بهتری نیست؟ آیا آتش برای سوزاندن مرکز غدهٔ چرکی که به کل ایران ضعف و مرض میفرستد درمان واقعی نیست. آیا بهتر نیست که به این #آتشباران کمک برسانیم؟ و خودمان برای میهن خودمان مشغول کاری بشویم که مفید باشد و سراب نجات از سوی این و آن را از ذهن و روح ما پاک کند؟
این کانونها از تولدشان که در قیام دی ماه 96بود تا کنون رشد چشمگیری کردهاند. گسترش بسیاری یافتهاند. توانمندیهای بسیاری پیدا کردهاند. تجربههایشان را جمع کرده و روز به روز امید بیشتری را در دلهای امیدواران ایجاد کردهاند.
اکنون یک پرسش پیدا میشود که از کجا معلوم که این راه نجات مفیدتر و مؤثرتر باشد؟
این را از خود جذام باید شنید. و به تلاشها و هراسهای شبانه روزیاش از همین راه نجات نگاه کنید تا ببینید که تنها از این راه حل وحشت دارد. و شاید که خودش هم برای کور کردن این راه، خودش راه حلهای دیگر میسازد و به راه حلهای گمراه کننده و دلسرد کننده کمک میرساند. این واقعیت زمانهٔ ماست. اگر #ایران سالم و شکوفا و #مردم رها میخواهیم میتوانیم در این زمینه اندیشه و کند و کاو کنیم.
محمد قرایی۱۸آبان۹۹
@tuafta


0 Comments