گزیده ای از کتاب ۵۲شعله سرو

۵۲شعله سرو

یادبودی از شهیدان مجاهدخلق در اشرف که در دهم شهریور ۱۳۹۲ در برابر مزدوران جنایتکار استبداد ولایت فقیه ایستادند.

اولین قسمت: 

برای #زهره_قائمی

تا نام تو را گفتم از این سوی و از آن سوی

صد خاطره آمد که چنین بود و چنان بود

صد خاطره آمد که چنین بود و چنان بود

صد حس صداقت و صمیمیت و صافی

گر آینه در چشمه ای افتاد همان بود

***

برای #گیتی_گیوه‌چیان

صخره ها سختند اما مهربان کم همچو تو

صاعقه زیباست اما پرتوان کم همچو تو

دیده ام سرو مقاومت در طبیعت ای بسا

پایداری، کوهواری، در زنان کم همچو تو

***

برای #ژیلا_طلوع

بر سر شبهای ایران می نویسم

صبح تو فرداترین است

روی قلب خویشتن هم می نویسم

عاشق آن آرزوهایت

در تمام عاشقان این جهان، شیداترین است.

***

برای #میترا_باقرزاده

برای عشق معنایی دگر کرد، ز عزم و از توان رنج بردن

زنی که یکنفس کوشید و جنگید، دوید از زندگی تا گنج مردن

با عزم سلحشوری ده مرد، آن شیر که می گذشت زن بود

عشقش چو ستیغ بیستونها، صدبار فزون ز کوهکن بود

***

برای #مریم_حسینی

عمری به اختیار قفس را گزیده ام 

عمری به رنجدشت بیابان خزیده ام

دیدم صفای بودن با یوسفان خوش است

عمری به چاه غیبت کنعنان پریده ام.

***

برای #فاطمه_کامیاب

ندیده راوی تاریخ عاشقان چون تو 

صبور و عاشق و دلسوز و مهربان چون تو

از آن سبب که نبوده ست رسم جانبازان

فدای هر چه که دارند بی نشان چون تو

دوستان این اولین قسمت از کتاب شعری است که م. شوق در شهریور ۹۷ برای ۵۲ شهید نوشته شده و نماهنگ آن هم در زیر هست. شماره های آینده ی این مجموعه را در آفتاب شوق خواهیم آورد

 #شهیدان_اشرف