فرهنگ مصرف

فرهنگ مصرف رفته بالا در کلامم
خیلی پر است از عشق هر حرف و سلامم
اسرافکاری گشته ام در واژة لطف
من بوی دستان عمادآقای رامم
ای بوی باران من شمالی نیستم هیچ
شیدای باد و ابر طوفان وش خرامم
از بس به ماه و ابرها وابسته هستم
چون شهرک ماسوله غرق پشت بامم
یک حرف عشق آمیز پیدا کن به دنیا
که مثل صیادی نیندازد به دامم
هرگز نفهمیدم چه جور دردی ست، این عشق!
چون فصل آن تا میرسد بنده زکامم
کی پخته شد در عشق نامش را بگویید؟
من هرچه پختم توی تابه خام خامم
م. شوق
@tuaftab

Post a Comment

0 Comments