شرم
سیلابی ست
که بنیادم را از جا میکند
فرو می ریزم
همچون خانه های پل دختر
در گل و لای درد و شرم
مادرم
خواهرم
دستهایت
نه کفش عابران را
بل روی همه ی دینفروشان
و غارتگران را سیاه می کند
ای کاش می توانستم
جانم را
چون جوانان لرستان و خوزستان
سد هجوم سیل کنم
تا ویرانم نکند
ویران
ویران
ویرانه...
م. شوق
@tuaftab


0 Comments