نامش نبرد بود و خضوع


او  که نامش نبرد بود و خضوع



 وداع اش
 تلخترین ثانیه 
  آخرین گام یک دلیر
جای خالی او
تصویر سکوتی  !
که پیشتر نبود
او
هر چه بود شور بود و نشاط
«غیرت» یک انسان !
خنده‌های صمیمی اش
 هیبت او بود
وقتی که «مرگ» درپشت دربِ وجودش نعره می‌کشید
با رویی گشاده جویای «انقلاب» بود
جسارت در پاسخش به «یاس»
چنان بهت انگیز
که بیانش حماسه ایست!
«محراب »را می‌گویم
«نامش» نبرد بود و خضوع
چونان که زیست

از: شریف ریاحی

Post a Comment

0 Comments