«خوانشی نو از انقلاب مشروطیت ایران» در دو جلد


 معرفی کتابی در مورد تاریخ مشروطیت ایران.


«خوانشی نو 
از #انقلاب_مشروطیت_ایران»
در دو جلد

سال۱۳۸۴
گردآوری: محمد قرایی
 
پيشگفتار
صد تجربه و صدها درس در مشروطه نهفته است. 
چراغهاي آن تجربهها را روشن كنيم تا در پرتو آن، گامهاي باقيماندة امروز خويش را براي رساندن ايران و مردم ايران به سرمنزل آزادي محكمتر و مصممتر و بلندتر برداريم.
در اين جستار تاريخي، برگهاي كتاب تاريخ مشروطيت را ورق ميزنيم. براي خواندن داستان آن انقلاب، براي شناختن واقعيت آن انقلاب، و خواندن تجربهها و درسهاي آن، از صدسال پيش باز هم بازپستر ميرويم تا زمينههاي انقلاب مشروطه را بشناسيم. اين پژوهش با نگاه به حدود 30 كتاب از كتب تاريخ مشروطه نوشته شده است.

پيدايش آتش در تكامل زندگي بشر در روي زمين، يك رخداد بزرگ است. رخدادي بزرگ كه جرقة تمامي پيشرفتهاي زندگي ما را سبب شده است. انقلاب مشروطيت هم در زمينة خود از يك آتش حكايت دارد.

روز چهارده مرداد كه روز امضاي فرمان مشروطيت توسط مظفرالدين شاه قاجار است، تنها يك روز نمادين براي بزرگداشت آن انقلاب است. برخي، مبدأ ماجراهاي آن انقلاب را به شعلههاي يك جنبش با موضوع «تنباكو» مرتبط ميدانند.

اما بيشك خشم و نفرت تاريخي مردم ما كه قرنها نيزة ستم جباران و شاهان قدرقدرت و استعمار خارجي را به سختي چشيده بودند، به نقطة سرريز شدن رسيده بود. زمينهساز اين جوشش انقلابي را بايد در تلاش روشنفكران وطندوستي مشاهده كرد كه حتي از بذل جان براي بيداري ملت ايران كوتاهي نكردند. چهرههايي همچون ميرزا ابوالقاسم قائممقام فراهاني و  اميركبير،  البته اين جنبش بيداري همزمان با اخباري كه از ديوارهاي استبداد ميگذشت و تحولات دنياي بيرون را به گوش مردم ميرساند، جوش و خروش بيشتري مييافت. 

 

تحولات دنياي بيرون چه تحولاتي بود؟

ـ انقلاب صنعتي انگلستان در نيمه اول قرن هيجدهم

ـ استقلال آمريكا 1783

ـ انقلاب كبير فرانسه 1789

در اين تحولات، نظام ملوكالطوايفي، حاكميت شواليههاي زميندار، و حكومتهاي مبتني بر چپاول ثمرات كار دهقانان، يك به يك در اثر انقلابهاي آزاديخواهانة ملتها سقوط ميكنند.

يك خواسته در دنيا، حرف جديد است: شركت عامة مردم در سرنوشت خودشان. اما چه تحولاتي مبناي اين خواست شده؟

توسعة شهرها، گسترش بازرگاني، تحول پيشهها و صنعتگري از قرن 16 تا اواسط قرن 17 مناسبات بستة ارباب رعيتي(يا فئودالي) را مورد تهاجم قرارداد و باعث ظهور دو طبقة جديد، يكي طبقةسرمايهدار و ديگري طبقة كارگر شد. اين تغييرات انقلابهايي را در اروپا عليه نظامهاي استبدادي و ارتجاعي باعث شد. انقلاب آلمان و هلند در قرن شانزدهم، و سپس انقلابهاي انگلستان و انقلاب كبير فرانسه كشتي فرسودة فئوداليزم را به گل نشاند.

اين تغييرات بدون تغيير در افكار غير ممكن بود. فكر آزادي از ستم استبداد و تعيين سرنوشت توده، توسط خود آنها، در اكثر كشورها رواج پيدا كرد. انديشهپردازان ترقيخواه، روشنفكراني چون ولتر و مونتسكيو، سلطنت مطلقه و امتيازات طبقاتيِ اشراف و كليساي همدست آنان را مورد انتقاد قراردادند و فكر مساوات (ميان اشراف و بورژوازي) را پيش كشيدند. مونتسكيو متفكر فرانسوي، سلطنت مشروطه را بعنوان رژيمي بهتر از استبداد فئودالي در جامعه خواند.

همه چيز درحال نو شدن بود. رشد ...... 
پیوند نسخة پ د اف کتاب به رایگان: https://bit.ly/3f5asTa

Post a Comment

0 Comments