غزل نگاه برای برادر گرامی رفته ام حمید اسدیان


 

غزل نگاه

برای برادر گرامی رفته ام حمید اسدیان

 

از دور به من نگاه کن یار!  
ای مهر نگاه تو، نگه دار

من زیر نگاه تو درخت ام
یاد تو، به برگ هام رگبار

تکرار نمی شوی، برایم

یاد تو، خود تو گشته این بار 

 

ابری بودی و می گذشتی
یا توفش باد و موج جوبار

 

شادم که تو رفتی و دگر نیست 

این دوزخ تیره بر تو آوار

 

امید تو لیک می زند برق
از دور بر آن ستیغ کهسار


بی تو قدمی زدیم با تو

تو بودی و من غریق گفتار

 

گفتی که مهم همین که ماندیم
در خواب جهان دو چشم بیدار

م
_شوق۱۳ دی 1399

Post a Comment

0 Comments