گزارش یک خبرنگار شعر از م. شوق 9 آذر 1400

 



گزارش یک خبرنگار      شعر از م. شوق  9 آذر 1400

 

از جمعه می ترسند

وقتی قرار اصفهان در روز جمعه ست.

این حاکمان سارق این آب و این خاک

از جمعه می ترسند

در جاده ها هر عابری را خوب می گردند

شاید سلاح از شهر کرد آورده باشد

ازجمعه می ترسند

از شنبه می ترسند

یکشنبه می لرزند

اصلا

از تمام هفته میترسند

ای جمعه های اعتراض اصفهانیها

این سارقان آبتان

این سارقان آب و آزادی

از شنبه تا پنجشنبه می لرزند

هر ثانیه هر لحظه هر ساعت

از صبح تا شب . شام تا صبح

بر خویش می لرزند

زیر ا برای این شریرآخوندجلادان

تمام جاده ها ناامن ناامن است

شاید سلاح از جانب مشهد بیاید

یا از طریق بانه و ایلام

یا از لرستان یا هم ایلام

وقتی تمام این وطن در دست دزد است

از شرق تا غرب وطن بر سارق و مزدور ناامن است.

امشب نخواب ای شیخ قاتل

امشب نخواب ای دزد قاضی

امشب نخواب ای شحنه-دژخیم

امشب بلرزید و بترسید و به خواب خویش هم کابوس بینید

زیرا قرار اصفهان و زاهدان و شهر کرد و و کل ایران

روز جمعه ست

نه هر روز هفته ست.

تا صبح روز  انقلاب آب و خاک و نان و آزادی و مسکن

از جمعه تا جمعه، بلرزید.

@tuaftab

  #اعتراضات_آبان1398
#بم
#ایرانشهر
#زاهدان
#سراوان
#بندرگناوه
#خوسف
#کدکن
#سیوکی
#کبوترخون
#خواف
#گناباد
#بیرجندیها
#طبسیها
#ترکمن_صحرا

#گرگانیها

#همدانیها
#نهاوند
#
مرند
#مرندیها
#شهرکرد

 


Post a Comment

0 Comments